تور پاییز 1403لحظه آخر

در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مانند بازار فارکس، الگوهای بازگشتی (Reversal Patterns) تغییر جهت روند فعلی بازار را شناسایی و نشان می‌دهند.

کاربرد این الگوها این است که به معامله‌گران کمک می‌کنند تا زمان مناسب برای ورود یا خروج از یک موقعیت معاملاتی و یا خرید و فروش را، تشخیص دهند. در این مقاله به بررسی چند نمونه از الگوهای بازگشتی مهم و کاربردهای آن‌ها در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.

اجاره روزانه خانه در تهران

مهمترین الگوهای بازگشتی در بازارهای مالی

الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

همانطور که در مقدمه خواندید، کاربرد الگوهای بازگشتی، کمک به معامله‌گران برای تشخیص جهت تغییر روند بازار است. چند نمونه از مهمترین الگوهای بازگشتی که در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مانند بازار فارکس به کار می‌روند عبارتند از:

  • الگوی سر و‌ شانه
  • الگوی دو دره
  • الگوی سه دره
  • الگوی کنج صعودی و نزولی

الگوی سر و شانه (Head and Shoulders) در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه

یکی از الگوهای بازگشتی پرکاربرد در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه است؛ این الگو از سه قله تشکیل شده است که ارتفاع یکی بالاتر از دو قله‌ی دیگر است. در تحلیل تکنیکال به قله‌ای که ارتفاع بالاتری دارد «سر» و به دو قله‌ی دیگر «شانه‌» گفته می‌شود. الگوی سر و شانه نشان‌دهنده بازگشت روند قیمت از جهت صعودی به نزولی است.

این الگو در بازارهای مالی به‌ویژه در بازار سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد. جالب است بدانید علاوه بر الگوی سر و شانه، الگوی سر و شانه معکوس هم وجود دارد اما عملکرد آن برخلاف الگوی سر و شانه اصلی است. بنابراین در جهت عکس عمل می‌کند و روند تغییرات قیمت را از نزولی به صعودی مدنظر قرار می‌دهد.

اجزای الگوی سر و شانه؛ هر بخش چه معنایی دارد؟

همانطور که اشاره کردیم، الگوی سر و شانه شامل چهار بخش اصلی است:

  1. شانه چپ (Left Shoulder): شانه‌ی چپ نشانگر این است که قیمت پس از یک حرکت صعودی، به نقطه‌ای می‌رسد که از آنجا شروع به کاهش می‌کند و یک قله را تشکیل می‌دهد.
  2. سر (Head): قسمت سر هم وضعیتی را نشان می‌دهد که قیمت پس از تشکیل شانه چپ، دوباره افزایش می‌یابد و به یک قله بالاتر از شانه چپ می‌رسد و سپس مجدداً کاهش می‌یابد.
  3. شانه راست (Right Shoulder): شانه راست در الگوی سر و شانه هم نشانگر وضعیتی است که در آن پس از تشکیل سر، قیمت یک بار دیگر افزایش می‌یابد. تفاوت در اینجاست که قیمت این بار به قله‌ای که پایین‌تر از سر و هم‌سطح یا کمی پایین‌تر از شانه چپ است، می‌رسد و سپس کاهش می‌یابد.
  4. خط گردن (Neckline): چهارمین عنصر الگوی سر و شانه، خط گردن است. خط گردن یک خط افقی یا مایل است که از پایین‌ترین نقاط بین شانه چپ، سر و شانه راست ترسیم می‌شود. شکست این خط به سمت پایین نشان‌دهنده تکمیل الگو و آغاز یک روند نزولی است.

الگوی سر و شانه چه معنایی برای معامله‌گران دارد و کاربرد آن چیست؟

زمانی که قیمت یک دارایی بعد از طی روندی صعودی، به تدریج ضعیف شده و نزولی می‌شود، الگوی سر و شانه کاربرد پیدا می‌کند. در این موقعیت تشکیل شانه چپ نشان‌دهنده اولین نشانه‌های ضعف در روند است، تشکیل سر نشان‌دهنده تلاش دیگری برای ادامه روند صعودی است و در نهایت حفظ این سطح بالا و تشکیل شانه راست نشان‌دهنده این است که خریداران دیگر توانایی ادامه روند صعودی را ندارند. بنا بر همین الگو وقتی قیمت خط گردن را به سمت پایین می‌شکند، تأیید می‌شود که روند تغییر کرده و یک روند نزولی آغاز شده است.

الگوی دو دره؛ کاربردها، اجزا و عملکرد

الگوی دو دره

الگوی دو دره

الگوی دو دره (Double Bottom) یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که نشان‌دهنده تغییر جهت روند از نزولی به صعودی است. الگوی دو دره زمانی تشکیل می‌شود که قیمت یک دارایی دو بار به سطح حمایتی مشابه برخورد و پس از آن شروع به افزایش کند. این الگو به معامله‌گران بازارهای مالی کمک می‌کند تا نقاط ورود به معاملات خرید را شناسایی کنند.

اجزای الگوی دو دره؛ هر قسمت چه زمانی تشکیل می‌شود؟

الگوی دو دره شامل چهار عنصر مختلف یعنی دره اول، اوج میانی، دره دوم و خط گردن است.

  • دره اول: اولین دره زمانی تشکیل می‌شود که قیمت پس از یک روند نزولی به یک سطح حمایت مشخص برسد و بعد از آن برای مدتی به سمت بالا بازگردد.
  • اوج میانی: وقتی دره اول به دنبال حرکت قیمت تشکیل شد، قیمت به سمت بالا حرکت می‌کند و یک اوج موقت (قله) تشکیل می‌دهد. این اوج که به اوج میانی معروف است معمولاً سطح مقاومت را نشان می‌دهد.
  • دره دوم: دره دوم زمانی تشکیل می‌شود که دره اول تشکیل و اوج میانی هم ظاهر شده باشد. در این شرایط وقتی قیمت دوباره به سمت پایین حرکت کند و به سطح حمایت قبلی یا نزدیک به آن برسد، دومین دره تشکیل می‌شود. دره دوم معمولا کمی بالاتر از دره اول است.
  • خط گردن (Neckline): خط گردن یک خط افقی یا کمی مایل است که از اوج میانی عبور می‌کند. این خط سطح مقاومت را نشان می‌دهد که قیمت باید آن را بشکند تا الگو تکمیل شود.

مفهوم الگوی دو دره؛ این الگوی بازگشتی چه سیگنالی به معامله‌گران می‌دهد؟

الگوی دو دره نشان‌دهنده‌ی تلاش بازار برای عبور از یک سطح حمایت مشخص است. بنابراین می‌توان معنای این الگوی بازگشتی را اینگونه تفسیر کرد:

  • زمانی که قیمت با سطح حمایت برخورد کند، دره اول تشکیل خواهد شد. در این نقطه تقاضا به اندازه کافی قوی است تا قیمت را به سمت بالا بازگرداند.
  • وقتی قیمت مجددا شروع به کاهش می‌کند، دره دوم تشکیل خواهد شد؛ در این شرایط هم سطح حمایت قوی باقی می‌ماند و بنابراین مانع از ادامه روند نزولی می‌شود.
  • زمانی که قیمت از خط گردن عبور می‌کند و به سمت بالا شکسته می‌شود، معامله‌گران متوجه می‌شوند قدرت خریداران افزایش یافته و روند نزولی هم به پایان رسیده است. در چنین وضعیتی یک روند صعودی جدید تشکیل می‌شود و معامله‌گران آن را به عنوان سیگنال مثبتی برای خرید برداشت می‌کنند.

الگوی سه دره افزایشی؛ وقتی قیمت سه بار به سطح حمایت برخورد می‌کند!

الگوی سه دره افزایشی

الگوی سه دره افزایشی

الگوی سه دره افزایشی (Ascending Triple Bottom) یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که نشان‌دهنده تغییر جهت روند از نزولی به صعودی است. این الگو، مشابه الگوی دو دره، اما با سه بار برخورد قیمت به یک سطح حمایت مشابه تشکیل می‌شود و به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط ورود به معاملات خرید را شناسایی کنند.

اجزای الگوی سه دره افزایشی

  1. دره اول: وقتی پس از یک روند نزولی، قیمت به یک سطح حمایت مشخص می‌رسد و سپس برای مدتی به سمت بالا باز می‌گردد، اولین دره تشکیل خواهد شد. دره اول نشان دهنده وجود حمایت در این سطح قیمتی است.
  2. اوج میانی اول: پس از تشکیل دره اول، قیمت به سمت بالا حرکت می‌کند و یک اوج موقت (قله) تشکیل می‌دهد. اوج میانی اول نشان‌دهنده سطح مقاومت موقت است.
  3. دره دوم: پس از تشکیل اوج میانی اول، قیمت دوباره به سمت پایین حرکت می‌کند و به سطح حمایت قبلی نزدیک می‌شود و دومین دره را تشکیل می‌دهد. دره دوم نشان می‌دهد که سطح حمایت همچنان معتبر است و تقاضا به اندازه کافی قوی است؛ آنقدر قوی که می‌تواند از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند.
  4. اوج میانی دوم: پس از تشکیل دره دوم، قیمت مجدداً افزایش می‌یابد و اوج دیگری را تشکیل می‌دهد که معمولاً نزدیک به اوج میانی اول است.
  5. دره سوم: در نهایت، قیمت برای بار سوم به سطح حمایت بازمی‌گردد و دره سوم را تشکیل می‌دهد. دره سوم نشان‌دهنده آخرین تلاش فروشندگان برای شکستن سطح حمایت است. اگر این تلاش نیز ناموفق باشد، الگو تکمیل می‌شود.
  6. خط گردن (Neckline): خط گردن یک خط افقی یا کمی مایل است که از اوج‌های میانی عبور می‌کند. این خط نشان‌دهنده سطح مقاومتی است که باید شکسته شود تا الگوی سه دره افزایشی تکمیل گردد.

مفهوم الگوی سه دره افزایشی؛ بازار سه بار تلاش می‌کند!

الگوی سه دره افزایشی نشان‌دهنده این است که بازار سه بار تلاش کرده تا سطح حمایت مشخصی را بشکند، اما هر بار با بازگشت قیمت به سمت بالا روبه‌رو شده است.

جالب اینجاست که این الگو به ما می‌گوید اگرچه خریداران هر بار در سطح حمایت قوی‌تر شده‌اند اما فروشندگان نتوانسته‌اند قیمت را به زیر این سطح کاهش دهند. با این حال زمانی که قیمت از خط گردن عبور می‌کند و به سمت بالا شکسته می‌شود، معامله‌گران می‌فهمند که خریداران توانسته‌اند بر فروشندگان غلبه کنند. در این شرایط یک روند صعودی جدید در حال آغاز است. این نقطه معمولاً به عنوان یک سیگنال قوی برای ورود به معامله خرید محسوب می‌شود.

اعتبار الگوی سه دره افزایشی؛ حجم معاملات، فاصله زمانی و وضعیت دره سوم

الگوی سه دره افزایشی زمانی معتبر است که:

  • اولا حجم معاملات در زمان شکست خط گردن افزایش یابد. این وضعیت نشان‌دهنده‌ی تمایل بیشتر خریداران به ورود به بازار است.
  • دوماً فاصله زمانی بین سه دره معقول و مناسب باشد (نه خیلی کوتاه و نه خیلی بلند).
  • سوما دره سوم تقریباً در همان سطح یا کمی بالاتر از دو دره قبلی باشد. این وضعیت نشان‌دهنده حفظ قدرت حمایت است.

الگوی کنج صعودی و نزولی چیست و چه کاربردی دارد؟

الگوی کنج صعودی و نزولی

الگوی کنج صعودی و نزولی

الگوی کنج صعودی و نزولی (Rising and Falling Wedge) از جمله الگوهای ادامه‌دهنده و بازگشتی در تحلیل تکنیکال هستند که به معامله‌گران کمک می‌کنند تا به تغییرات احتمالی در جهت روند قیمت پی ببرند. این الگوها نشان‌دهنده دوره‌ای از تحکیم قیمت‌ها هستند که پس از آن قیمت ممکن است به سمت بالا یا پایین شکسته شود.

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

الگوی کنج صعودی معمولاً به عنوان یک الگوی بازگشتی نزولی شناخته می‌شود، اگرچه گاهی می‌تواند به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده نیز عمل کند. الگوی کنج صعودی به صورت دو خط روند بالارونده شکل می‌گیرد، اما شیب خط روند پایینی (خط حمایت) نسبت به خط روند بالایی (خط مقاومت) بیشتر است.

با بررسی الگوی کنج صعودی متوجه می‌شویم که هرچه به انتهای کنج نزدیک‌تر شویم، فاصله بین دو خط کمتر می‌شود و قیمت در یک محدوده کوچک‌تر نوسان می‌کند.

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

الگوی کنج نزولی معمولاً به عنوان یک الگوی بازگشتی صعودی شناخته می‌شود، اما می‌تواند به عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده نیز عمل کند. الگوی کنج نزولی به صورت دو خط روند کاهشی شکل می‌گیرد، اما شیب خط روند بالایی (خط مقاومت) نسبت به خط روند پایینی (خط حمایت) بیشتر است. این بدان معناست که با نزدیک شدن به انتهای الگو، فاصله بین دو خط کمتر می‌شود و قیمت در یک محدوده کوچک‌تر نوسان می‌کند.

معامله‌گران از این الگو برای شناسایی نقاط خرید استفاده می‌کنند. پس از شکستن خط مقاومت، معمولاً یک سیگنال خرید صادر می‌شود که می‌تواند نشان‌دهنده آغاز یک روند صعودی جدید باشد.

آنچه در این مقاله خواندیم.

الگوهای بازگشتی نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی دارند. در این مقاله به بررسی چهار الگوی «سر و شانه»، «دو دره»، «سه دره» و الگوی «کنج صعودی و نزولی» پرداختیم.

الگوهای بازگشتی حاوی اطلاعات مهمی درباره معاملات بازارهای مالی هستند و با استفاده از آن‌ها می‌توان جهت حرکت قیمت را پیشبینی کرد. این الگوها نقش مهمی در تحلیل‌های معامله‌گران دارند و بدون استفاده از آن‌ها نمی‌توان موفقیت در معاملات را تضمین کرد.